صُراحی
صُراحی

صُراحی

Mahbobe Azar Talab

از وقتی که محبوب آزار طلبم رفت و مرا تنها گذاشت 

برای مشت کوبیدن چیزی ندارم بجز دیوار 

وقتی که کتکش می زدم دوستم میداشت 

اما من شیوه ی بهتری را در پیش گرفتم  

اینکه با او هیچگاه برسر مهر نباشم 

اری او همان کسی است که در رویاهایم می دیدم.. 

و ادمی همیشه کسی را که دوست میدارد می ازارد. 

از وقتی که محبوب آزار طلبم رفت و مرا تنها گذاشت 

برای مشت کوبیدن چیزی ندارم جز دیوار.اه... 

برای له کردن جز تخم مرغ 

برای کمربند بستن جز شلوار 

برای پرت کردن جز بستنی 

برای زدن بر سرش جز ساعت 

برای اتش زدن جز کبریت 

برای مشت کوبیدن جز دیوار.....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.